ابن تیمیه: شیطان به صورت من ظاهر می شود[مصادر مخالفین]
اعتراف بن تیمیه حرانی[مصادر مخالفین]
ابن تیمیه حرانی که در دشمنی با اهل بیت علیهم السلام زبان زد خاص و عام است،اعتراف میکند که شیطان به صورت وی ظاهر می شود و به داد دوستدارانش می رسد
وی در کتاب "الجواب الصحیح" می نویسد:
وقد یرى أشخاصا فی الیقظه إما رکبانا وإما غیر رکبان ویقولون هذا فلان النبی إما إبراهیم وإما المسیح وإما محمد وهذا فلان الصدیق إما أبو بکر وإما عمر وإما بعض الحواریین وهذا فلان لبعض من یعتقد فیه الصلاح إما جرجس أو غیره ممن تعظمه النصارى وإما بعض شیوخ المسلمین ویکون ذلک شیطانا ادعى أنه ذلک النبی أو ذلک الشیخ أو الصدیق أو القدیس ومثل هذا یجری کثیرا لکثیر من المشرکین والنصارى وکثیر من المسلمین ویرى أحدهم شیخا یحسن به الظن ویقول أنا الشیخ فلان ویکون شیطانا وأعرف من هذا شیئا کثیرا وأعرف غیر واحد ممن یستغیث ببعض الشیوخ الغائبین والموتى یراه قد أتاه فی الیقظه وأعانه. وقد جرى مثل هذا لی ولغیری ممن أعرفه ذکر غیر واحد أنه استغاث بی من بلاد بعیده وأنه رآنی قد جئته ومنهم من قال رأیتک راکبا بلباسک وصورتک ومنهم من قال رأیتک على جبل ومنهم من قال غیر ذلک فأخبرتهم أنی لم أغثهم وإنما ذلک شیطان تصور بصورتی لیضلهم لما أشرکوا بالله ودعوا غیر الله
گاهی اشخاصی در بیداری دیده میشود که یا پیاده هستند و یا سواره و میگویند: این شخص فلان پیامبر است. یا ابراهیم، یا مسیح و یا محمد است . یا فلان صدیق است ؛ مثل ابوبکر و یا عمر و یا بعضی از حواریین. یا بعضی از افراد مثل جرجیس است که بعضی از نصارا او را صالح میدانند، یا بعضی از شیوخ مسلمان هستند؛ در حالی که در حقیقت شیطان است که ادعا کرده پیامبر یا صدیق و یا قدیس است.همانند این داستان، برای بسیاری مشرکان، نصاری و یا مسلمانان اتفاق افتاده است. آنها شخصی را میبینند که به او خوش گمان هستند . آن شخص میگوید که من فلانی هستم؛ در حالی در حقیقت شیطان است. من داستانهای زیادی در این باره میدانم . همچنین افراد زیادی را میشناسم که به بعضی از شیوخ که غائب هستند یا مردهاند، استغاثه کرده و دیدهاند که در بیداری او آمده و یاریاش کردهاند.این قضیه برای من و برای بعضی از دوستان که میشناسم نیز اتفاق افتاده است. افراد متعددی گفتهاند که به من از شهرهای دور استغاثه کردهاند، دیدهاند که من پیش آنها رفتهام. برخی گفتهاند که من تو با همین لباس و چهره و در حالت سواره دیدهام. برخی گفتهاند که من شما را در کوه دیدم . برخی چیزهای دیگر گفتهاند. من به آنها گفتم که من به فریادشان نرسیدهام، این شیطان است که خود را به صورت من درمیآورد تا آنها را گمراه کند و آنها برای خدا شریک قائل شوند و غیر خدا را بخوانند
الجواب الصحیح لمن بدل دین المسیح.ج2 ص321.ط دارالعاصمة
و در کتاب "مجموع فتاوی" می نویسد:
وکثیر ممن یستغیث بالمشایخ فیقول یاسیدى فلان أو یاشیخ فلان اقض حاجتى فیرى صوره ذلک الشیخ تخاطبه ویقول انا اقضى حاجتک واطیب قلبک فیقضى حاجته أو یدفع عنه عدوه ویکون ذلک شیطانا قد تمثل فی صورته لما أشرک بالله فدعا غیره. وأنا أعرف من هذا وقائع متعدده حتى إن طائفه من أصحابى ذکروا أنهم استغاثوا بى فی شدائد أصابتهم أحدهم کان خائفا من الأرمن والآخر کان خائفا من التتر فذکر کل منهم أنه لما استغاث بى رآنى فی الهواء وقد دفعت عنه عدوه فاخبرتهم أنى لم أشعر بهذا ولا دفعت عنکم شیئا وإنما هذا الشیطان تمثل لأحدهم فأغواه لما أشرک بالله تعالى
بسیاری از کسانی که مشایخ را به فریاد میخوانند و میگویند: ای آقای من ! ای فلانی ! ای شیخ فلانی حاجت من را بده و بعد چهره آن شیخ را میبیند که جوابش را میدهد و میگوید: من حاجت تو را میدهم و قلبت را آرام میکنم و سپس حاجتش روا میشود و یا دشمنش دفع میشود، این شخص شیطان است که خود را به صورت آن شیخ درآورده تا این فرد به خداوند مشرک شود و غیر خدا را بخواند . من داستانهای زیادی در این باره میدانم، تا جایی که طایفهای از یاران گفتهاند که به من در سختیهایشان استغاثه کردهاند، برخی از آنها از ارامنه میترسیدند، برخی از تاتارها میترسیدند و… همه آنها میگفتند که ما به تو استغاثه میکنیم، تو را در آسمان میبینیم و دشمنم را دفع میکنی . من به آنها گفتم که من از این قضیه خبر ندارم، چیزی را از شما دفع نکردهام، این شیطان است که خود را به چهره من درآورده و او را گول زده است که به خداوند مشرک شوند
مجموع فتاوی.ج35 ص115.ط وزارة الشوؤن الاسلامیة
حالا سوال اینجاست که ما از کجا بدانیم کدامیک از حرفهای ابن تیمیه سخن اوست و سخن شیطان نیست؟
البته ایشان از شیطان اعلم هستند و ابلیس به ایشان اقتدا می کرده!!!