مدافع امامت

حمایت از ابن ملجم لعنة الله علیه توسط نواصب [مصادر مخالفین]

نواصب لعنهم الله برای اثبات کینه ای که به امیرالمومنین علیه السلام دارند از هیچ کاری در دشمنی با آن حضرت فروگذار نکرده و همواره بغض آن حضرت را سر لوحه زندگی خفت بار خود قرار داده اند، در این مطلب نظراتی را که نواصب لعنهم الله پیرامون عبدالشیطان بن ملجم مرادی لعنة الله علیه داده اند را به نمایش می گذاریم تا ذره ای دیگر از غربت امیرالمومنین علیه السلام آشکار شود!

در ابتدا فرموده رسول خدا(ص) را پیرامون قاتل امیرالمومنین علیه السلام به نمایش می گذاریم

ابن حجر در "الصواعق المحرقة" می نویسد:

وروى الطَّبَرَانِیّ وَأَبُو یعلى بِسَنَد رِجَاله ثِقَات إِلَّا وَاحِدًا مِنْهُم فَإِنَّهُ موثق أَیْضا أَنه صلى الله عَلَیْهِ وَسلم قَالَ لَهُ یَوْمًا (من أَشْقَى الْأَوَّلین) قَالَ الَّذِی عقر النَّاقة یَا رَسُول الله.قَالَ صدقت قَالَ (فَمن أَشْقَى الآخرین) قَالَ لَا علم لی یَا رَسُول الله قَالَ (الَّذِی یَضْرِبک على هَذِه) وَأَشَارَ صلى الله عَلَیْهِ وَسلم إِلَى یَافُوخه

طبرانی و ابو یعلی با سندی که تمام راویان آن ثقه هستند، غیر از یک نفر که او نیز توثیق شده است. از رسول خدا(ص) روایت می کند: که روزی به علی علیه السلام فرمود: چه کسی شقی ترین امت های اولین است؟ در پاسخ فرمود:  کسی که ناقه را پی کرد ای رسول خدا(ص)! پیامبر(ص) فرمود: راست گفتی، سپس فرمود: چه کسی شقی ترین امت های آخرین است؟ فرمود: ای رسول خدا(ص) آگاه نیستم. آن حضرت فرمودند: کسی که به تو در اینجا ضربه خواهد زد، و با دست به پیشانی آن حضرت اشاره کردند

الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة.ص368.ط مکتبة فیاض

ملاحضه می کنید که طبق فرموده رسول خدا(ص) قاتل امیرالمومنین علیه السلام شقی ترین امت است، اما ببینیم نواصب لعنهم الله در این مورد چه نظری دارند

ابن حزم اندلسی در "المحلی" می نویسد:

وَلَا خِلَافَ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ الْأُمَّةِ فِی أَنَّ عَبْدَ الرَّحْمَنِ بْنَ مُلْجَمٍ لَمْ یَقْتُلْ عَلِیًّا - رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ - إلَّا مُتَأَوِّلًا مُجْتَهِدًا مُقَدِّرًا أَنَّهُ عَلَى صَوَابٍ. وَفِی ذَلِکَ یَقُولُ عِمْرَانُ بْنُ حِطَّانَ شَاعِرُ الصِّفْرِیَّةِ:

یَا ضَرْبَةً مِنْ تَقِیٍّ مَا أَرَادَ بِهَا ... إلَّا لِیَبْلُغَ مِنْ ذِی الْعَرْشِ رِضْوَانًا

إنِّی لَأَذْکُرُهُ حِینًا فَأَحْسَبُهُ ... أَوْفَى الْبَرِّیَّةِ عِنْدَ اللَّهِ مِیزَانًا

اجماع بین مسلمانان است که ابن ملجم برای کشتن حضرت علی علیه السلام اجتهاد کرده . خود را برحق می دانست، و به همین علت عمران بن حطان شاعر صفریه (گروهی از خوارج) سروده است:

 چه ضربتی زد آن نیکوکار که از آن،جز رسیدن به رضای خدا هدفی نداشت

من وقتی او را به یاد می آورم، او را کسی می بینم که ترازوی عمل او نزد خدا از همه پرتر است

المحلی.10 ص484.ط المنیریة

در کتاب الام شافعی و مختصر مزنی، المجموع نووی، مغنی المحتاج و الجوهر النقی نیز شبیه همین مطلب را در دفاع از ابن ملجم لعنة الله علیه مطرح کرده اند

شیخ النواصب ابن تیمیه حرانی در "منهاج السنة" می نویسد:

وَالَّذِی قَتَلَ عَلِیًّا کَانَ یُصَلِّی وَیَصُومُ وَیَقْرَأُ الْقُرْآنَ، وَقَتَلَهُ مُعْتَقِدًا أَنَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ یُحِبُّ قَتْلَ عَلِیٍّ، وَفَعَلَ ذَلِکَ مَحَبَّةً لِلَّهِ وَرَسُولِهِ - فِی زَعْمِهِ - وَإِنْ کَانَ فِی ذَلِکَ ضَالًّا مُبْتَدِعًا

کسی که علی را کشت، نماز می خواند و روزه می گرفت و قرآن می خواند، و او را با این اعتقاد کشت که خدا و رسول او کشتن علی را دوست می دارند، و این کار را به گمان خویش در راه محبت خدا و رسولش انجام داده بود. اگر چه در این کار گمراه و بدعت گذار بود

منهاج السنة النبویة.ج7 ص153.ط جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامیة

و در جای دیگر می نویسد:

قَتَلَهُ وَاحِدٌ مِنْهُمْ؛ وَهُوَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مُلْجِمٍ الْمُرَادِیُّ مَعَ کَوْنِهِ کَانَ مِنْ أَعْبَدِ النَّاسِ. وَأَهْلُ الْعِلْمِ

یکی از خوارج علی را کشت که نام او عبدالرحمن بن ملجم مرادی بود که با این همه از عابدترین مردم زمان و از اهل علم بود

منهاج السنة النبویة.ج5 ص47.ط جامعة الإمام محمد بن سعود الإسلامیة

چطور می شود وقتی رسول خدا(ص) قاتل امیرالمومنین علیه السلام را شقی ترین امت معرفی کرده، وی مجتهد به حساب می آید و مجتهد هم طبق روایات اهل سنت و کلام علمایشان برای اجتهادش ثواب می گیرد، اما وقتی نوبت به عثمان بن عفان خلیفه سوم اهل سنت می رسد قاتلین وی حق اجتهاد نداشتند، با این که در بین قاتلین عثمان افرادی مانند "عبدالرحمن بن عدیس" از اصحاب بیعت شجره حضور داشتند. همچنان که ابن جوزی در کتاب "المنتظم" می گوید: چه فرقی بین عبدالرحمن بن عدیس و ابن ملجم است؟ چه فرقی بین مهاجمان به عثمان و دشمنان امیرالمومنین است؟ چه فرقی بین قاتلین عمار و قاتلین عثمان وجود دارد؟ که قاتلین عمار می توانستند اجتهاد کنند اما قاتلین عثمان خیر؟!!