مدافع امامت

دفاع از حریم اهل بیت علیهم السلام | اثبات حقانیت شیعه | پاسخ به شبهات

مدافع امامت

دفاع از حریم اهل بیت علیهم السلام | اثبات حقانیت شیعه | پاسخ به شبهات

مدافع امامت

نویسنده وبلاگ: شیعه ایرانی

*نشر تحقیقات علماء و محققین در نقد و رد مخالفین

*پاسخ به شبهات مخالفین و نواصب علیه مذهب شیعه امامیه

*نشر عقائد و فضائل اهل بیت علیهم السلام

*برای دسترسی راحت تر به مطالب از قسمت جستجو و طبقه بندی موضوعی استفاده کنید

* جهت مطلع شدن از مطالب جدید و دریافت کلیپ عضو کانال تلگرام "مدافع امامت" شوید

* از ترجمه متون در خواستی معذوریم

*استفاده از مطالب وبلاگ و کانال تلگرام حتی بدون ذکر منبع بلامانع است

*در صورت مشاهده خرابی لینک تصاویر به ما اطلاع دهید

چرا امیرالمومنین علیه السلام از همسرش دفاع نکرد؟

 

یکی از مهمترین شبهاتی که وهابیون برای انکار جسارت خلفاء و صحابه به خانه وحی استدلال میکنند این است که مگر امیرالمومنین علیه السلام شیر خدا نبود، فاتح خیبر نبود و... چطور میشود مردی بایستد و در مقابل هجوم به همسرش از وی دفاع نکند

 

اما جواب اول:

 

این که امیرالمومنین علیه السلام از همسرش دفاع نکرده دروغی بیش نیست،سلیم بن قیس هلالی می نویسد:

 

وَدَعَا عُمَرُ بِالنَّارِ فَأَضْرَمَهَا فِی الْبَابِ ثُمَّ دَفَعَهُ فَدَخَلَ فَاسْتَقْبَلَتْهُ فَاطِمَةُ علیه السلام وَصَاحَتْ یَا أَبَتَاهْ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَرَفَعَ عُمَرُ السَّیْفَ وَهُوَ فِی غِمْدِهِ فَوَجَأَ بِهِ جَنْبَهَا فَصَرَخَتْ یَا أَبَتَاهْ فَرَفَعَ السَّوْطَ فَضَرَبَ بِهِ ذِرَاعَهَا فَنَادَتْ یَا رَسُولَ اللَّهِ لَبِئْسَ مَا خَلَّفَکَ أَبُو بَکْرٍ وَعُمَرُ. فَوَثَبَ عَلِیٌّ (علیه السلام) فَأَخَذَ بِتَلابِیبِهِ ثُمَّ نَتَرَهُ فَصَرَعَهُ وَوَجَأَ أَنْفَهُ وَرَقَبَتَهُ وَهَمَّ بِقَتْلِهِ فَذَکَرَ قَوْلَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) وَمَا أَوْصَاهُ بِهِ فَقَالَ وَالَّذِی کَرَّمَ مُحَمَّداً بِالنُّبُوَّةِ یَا ابْنَ صُهَاکَ لَوْ لا کِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ وَعَهْدٌ عَهِدَهُ إِلَیَّ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) لَعَلِمْتَ أَنَّکَ لا تَدْخُلُ بَیْتِی

 

عمر آتش طلبید و آن را بر در خانه شعله‏ ور ساخت و سپس در را فشار داد و باز کرد و داخل شد! حضرت زهرا سلام الله علیها به طرف عمر آمد و فریاد زد: یا ابتاه، یا رسول اللَّه! عمر شمشیر را در حالى که در غلافش بود بلند کرد و بر پهلوى فاطمه زد. آن حضرت ناله کرد: یا ابتاه! عمر تازیانه را بلند کرد و بر بازوى حضرت زد. آن حضرت صدا زد: یا رسول اللّه، ابوبکر و عمر با بازماندگانت چه بد رفتار مى‌کنند! علی علیه السلام ناگهان از جا برخاست و گریبان عمر را گرفت و او را به شدت کشید و بر زمین زد و بر بینى و گردنش کوبید و خواست او را بکشد، ولى به یاد سخن پیامبر(ص) و وصیتى که به او کرده بود افتاد، فرمود: اى پسر صهاک! قسم به آنکه محمد را به پیامبرى مبعوث نمود، اگر مقدرات الهى و عهدى که پیامبر(ص) با من بسته است، نبود، می‏دانستى که تو نمىیتوانى به خانه من داخل شوى

 

سلیم بن قیس الهلالی.ص568.ط انتشارات هادی

 

آلوسی سلفی نیز به نقل از منابع شیعه این روایت را نقل کرده و آن را رد نکرده است:

 

أنه لما یجب على غضب عمر وأضرم النار بباب على وأحرقه ودخل فاستقبلته فاطمة وصاحت یا أبتاه ویا رسول الله فرفع عمر السیف وهو فى غمده فوجأ به جنبها المبارک ورفع السوط فضرب به ضرعها فصاحت یا أبتاه فأخذ على بتلابیب عمر وهزه ووجأ أنفه ورقبته

 

عمر عصبانی شد و درب خانه علی را به آتش کشید و داخل خانه شد، فاطمه سلام الله علیها به طرف عمر آمد و فریاد زد: یا ابتاه، یا رسول الله! عمر شمشیرش را که در غلاف بود بلند کرد و به پهلوى فاطمه زد، تازیانه را بلند کرد و بر بازوى فاطمه زد، فریاد زد:  یا ابتاه (با مشاهده این ماجرا) علی علیه السلام ناگهان از جا برخاست و گریبان عمر را گرفت و او را به شدت کشید و بر زمین زد و بر بینى و گردنش کوبید

 

روح المعانی.ج3 ص 124.ط داراحیاء التراث العربی

 

اما جواب دوم

 

امیرالمومنین علیه السلام تابع محض رسول خدا(ص) بود و به وصیت ایشان عمل کردند، احمد بن حنبل با سند صحیح نقل می کند:

 

قال عبد الله بن أحمد: حدثنی محمد بن أبی بکر المقدّمی حدثنا فُضیل بن سلیمان، یعنى النُمیری، حدثنا محمد بن أبی یحیى عن ایاس بن عمرو الأسلمی عن علی بن أبی طالب قال: قال رسول الله - صلى الله علیه وسلم -: إنه سیکون بعدی اختلاف أو أمر، فإن استطعتَ أن تکون السَّلْم فافعل

 

علی بن ابی طالب علیه السلام فرمودند:رسول خدا (ص) به من فرمودند:به زودی بعد از من اختلاف و درگیری خواهد بود، پس اگر توانستی که صلح کنی، همین کار را بکن

 

مسند احمد بن حنبل.ج1 ص469.ط دارالحدیث


محقق کتاب "احمد محمد شاکر" در مورد سند روایت می نویسد:

إسناده صحیح

 

سید رضی رضوان الله علیه هم در کتاب خصائص الائمة چنین نقل کرده است:

 

أَبُو الْحَسَنِ فَقُلْتُ لِأَبِی فَمَا کَانَ بَعْدَ إِفَاقَتِهِ قَالَ دَخَلَ عَلَیْهِ النِّسَاءُ یَبْکِینَ وَارْتَفَعَتِ الْأَصْوَاتُ وَضَجَّ النَّاسُ بِالْبَابِ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ فَبَیْنَا هُمْ کَذَلِکَ إِذْ نُودِیَ أَیْنَ عَلِیٌّ فَأَقْبَلَ حَتَّى دَخَلَ عَلَیْهِ قَالَ عَلِیٌّ (علیه السلام) فَانْکَبَبْتُ عَلَیْهِ فَقَالَ یَا أَخِی... أَنَّ الْقَوْمَ سَیَشْغَلُهُمْ عَنِّی مَا یَشْغَلُهُمْ فَإِنَّمَا مَثَلُکَ فِی الْأُمَّةِ مَثَلُ الْکَعْبَةِ نَصَبَهَا اللَّهُ لِلنَّاسِ عَلَماً وَإِنَّمَا تُؤْتَى مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمِیقٍ وَنَأْیٍ سَحِیقٍ وَلَا تَأْتِی وَإِنَّمَا أَنْتَ عَلَمُ الْهُدَى وَنُورُ الدِّینِ وَهُوَ نُورُ اللَّهِ یَا أَخِی وَالَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ لَقَدْ قَدَّمْتُ إِلَیْهِمْ بِالْوَعِیدِ بَعْدَ أَنْ أَخْبَرْتُهُمْ رَجُلًا رَجُلًا مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنْ حَقِّکَ وَأَلْزَمَهُمْ مِنْ طَاعَتِکَ وَکُلٌّ أَجَابَ وَسَلَّمَ إِلَیْکَ الْأَمْرَ وَإِنِّی لَأَعْلَمُ خِلَافَ قَوْلِهِمْ فَإِذَا قُبِضْتُ وَفَرَغْتَ مِنْ جَمِیعِ مَا أُوصِیکَ بِهِ وَغَیَّبْتَنِی فِی قَبْرِی فَالْزَمْ بَیْتَکَ وَاجْمَعِ الْقُرْآنَ عَلَى تَأْلِیفِهِ وَالْفَرَائِضَ وَالْأَحْکَامَ عَلَى تَنْزِیلِهِ ثُمَّ امْضِ [ذَلِکَ‏] عَلَى غیر لائمة [عَزَائِمِهِ وَ] عَلَى مَا أَمَرْتُکَ بِهِ وَعَلَیْکَ بِالصَّبْرِ عَلَى مَا یَنْزِلُ بِکَ وَبِهَا [یعنی بفاطمة] حَتَّى تَقْدَمُوا عَلَیَّ

 

امام کاظم علیه السلام مى‌فرماید: از پدرم امام صادق علیه السلام پرسیدم: پس از به هوش آمدن رسول خدا(ص) چه اتفاق افتاد؟ فرمود: زنها داخل شدند و صدا به گریه بلند کردند، مهاجرین و انصار جمع شده و اظهار غم و اندوه مى‌کردند، علی علیه السلام فرمود: ناگهان مرا صدا زدند، وارد شدم و خودم را روى بدن پیغمبر(ص) انداختم، فرمود: برادرم، این مردم مرا رها خواهند کرد و به دنیاى خودشان مشغول خواهند شد، ولى تو را از رسیدگى به من باز ندارد، مثل تو در بین این امت مثل کعبه است که خدا آن را نشانه قرار داده است تا از راههاى دور نزد آن بیایند... پس چون از دنیا رفتم و از آنچه به تو وصیت کردم فارغ شدى و بدنم را در قبر گذاشتی، در خانه‌ات بنشین و قرآن را آنگونه که دستور داده‌ام، بر اساس واجبات و احکام و ترتیب نزول جمع آورى کن، تو را به بردبارى در برابر آنچه که از این گروه به تو و فاطمه زهرا سلام الله علیها خواهد رسید سفارش مى‌کنم، صبر کن تا بر من وارد شوی

 

خصائص الائمة ص73.ط مجمع البحوث الاسلامیة

بحارالانوار.ج22 ص484.ط موسسة الوفاء

 

امیرالمومنین علیه السلام خطاب به عمر فرمود:

 

یَا ابْنَ صُهَاکَ لَوْ لا کِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ وَعَهْدٌ عَهِدَهُ إِلَیَّ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه وآله) لَعَلِمْتَ أَنَّکَ لا تَدْخُلُ بَیْتِی

 

اى پسر صحاک! اگر مقدرات خداوندى و پیمان و سفارش رسول خدا(ص) نبود، هر آینه مى‌فهمیدى که تو قدرت ورود به خانه مرا نداری

 

سلیم بن قیس الهلالی.ص568.ط انتشارات هادی

 

به راستى چه کسى جز حیدر کرار مى‌تواند از چنین امتحان سختى بیرون بیاید؟! زمانى ارزش این کار مشخص مى‌شود که بدانیم امیرالمومنین علیه السلام همان کسى است که در میدان نبرد، همچون شیری بر دشمن حمله مى‌کرد و پهلوانان و یلان کفر را یکى پس از دیگرى از سر راه بر مى‌داشت، روزى پشت پهلوانى همچون عمرو بن عبدود را به خاک مى‌مالد و روزى دیگر فرق سر مرهب یهودى را همراه با کلاه خودش مى‌شکافد

آن روز فرمان خداوند این بود که دشمنان از ترس ذوالفقارش خواب آسوده نداشته باشند، ولى روز دیگر فرمان این است که همان ذوالفقار در نیام باشد تا اساس اسلام حفظ شود و دشمنان اسلام از نابود کردن آن مایوس شوند

 

در شجاعت امیرالمومنین علیه السلام همین بس که از عمر بن الخطاب روایت شده است:

 

والله لولا سیفه لما قام عمود الاسلام

 

به خدا سوگند! اگر شمشیر علی علیه السلام نبود‌، عمود خیمه اسلام استوار نمى‌شد

 

شرح نهج البلاغة.ج12 ص51.ط دارالکتب العلمیة

 

امیرالمومنین علیه السلام در خطبه سوم نهج البلاغه می فرماید:

 

وَطَفِقْتُ أَرْتَئِی بَیْنَ أَنْ أَصُولَ بِیَدٍ جَذَّاءَ أَوْ أَصْبِرَ عَلَى طَخْیَةٍ عَمْیَاءَ. یَهْرَمُ فِیهَا الْکَبِیرُ وَیَشِیبُ فِیهَا الصَّغِیرُ وَیَکْدَحُ فِیهَا مُؤْمِنٌ حَتَّى یَلْقَى رَبَّهُ. فَرَأَیْتُ أَنَّ الصَّبْرَ عَلَى هَاتَا أَحْجَى. فَصَبَرْتُ وَفِی الْعَیْنِ قَذًى وَفِی الْحَلْقِ شَجًا. أَرَى تُرَاثِی نَهْباً


در این اندیشه فرو رفته بودم که: با دست تنها (با بى یاورى) به پا خیزم (و حق خود و مردم را بگیرم) و یا در این محیط پر خفقان و تاریکى که پدید آورده ‏اند صبر کنم، محیطى که: پیران را فرسوده، جوانان را پیر، و مردان با ایمان را تا واپسین دم زندگى به رنج وا می دارد. (عاقبت) دیدم بردبارى و صبر به عقل و خرد نزدیکتر است، لذا شکیبائى ورزیدم، ولى به کسى می ماندم که خاشاک چشمش را پر کرده، و استخوان راه گلویش را گرفته، با چشم خود می ‏دیدم، میراثم را به غارت می ‏برند


نهج البلاغة (تحقیق دکتر صبحی صالح).ص48.ط دار الکتاب المصری_دار الکتاب اللبنانی

 

اما جواب سوم:

 

چرا پیامبر(ص) از سمیه و دیگر زنان مسلمان دفاع نکرد؟

 

امیرالمومنین علیه السلام، به همان دلیل از خود واکنش نشان نداد که رسول خدا(ص) در هنگام کشته شدن سمیه، مادر عمار یاسر توسط مشرکان و تعرض آن‌ها به وی، از خود واکنشى نشان نداد

 

ابن حجر عسقلانی در الاصابة می نویسد:

 

سمیة بنت خباط... والدة عمار بن یاسر کانت سابعة سبعة فی الاسلام عذبها أبو جهل وطعنها فی قبلها فماتت فکانت أول شهیدة فی الاسلام... عذبها آل بنی المغیرة على الاسلام وهی تأبى غیره حتى قتلوها وکان رسول الله صلى الله علیه وسلم یمر بعمار وأمه وأبیه وهم یُعذّبون بالأبطح فی رمضاء مکة فیقول صبرا یا آل یاسر موعدکم الجنة

 

سمیه دختر خباط... مادر عمار یاسر هفتمین کسى است که اسلام آورد، ابوجهل او را اذیت مى‌کرد و آن قدر نیزه بر پایین شکمش زد تا به شهادت رسید، و او نخستین زن شهید در اسلام است. آل بنومغیره، چون مسلمان شده بود و دست بردارد نبود او را آزار و اذیت کردند، تا کشته شد. رسول خدا (ص)، منظره شکنجه شدن عمار و مادر و پدرش را در مکه مى‌دید و مى‌فرمود: اى خاندان یاسر! صبور باشید که وعده‌گاه شما بهشت است

 

الاصابة فی تمییز الصحابة.ج7 ص712.ط دارالجیل

 

با این که رسول خدا(ص) مى‌دید کافرى همچون ابوجهل متعرض ناموس مسلمانان مى‌شود، ولى در عین حال هیچ واکنشى از خود نشان نمى‌داد و به آنان نیز فرمان مى‌داد که صبر نمایند

مگر نه این که رسول خدا(ص) غیورترین و شجاع‌ترین فرد عالم است، پس چرا از ناموس مسلمانان دفاع نکرد؟ چرا شمشیرش را برنداشت تا گردن ابوجهل را از تنش جدا کند؟

و نیز زمانى که عمر بن خطاب، متعرض زنان مسلمان مى‌شد و آن‌ها را به خاطر اسلام آوردنشان کتک مى‌زد، چرا رسول خدا(ص) از خود واکنشى نشان نمى‌داد

 

ابن هشام در السیرة النبویة می نویسد:

 

ومر [ابوبکر] بجاریة بنى مؤمل، حی من بنى عدى بن کعب، وکانت مسلمة، وعمر بن الخطاب یعذبها لتترک الاسلام، وهو یومئذ مشرک، وهو یضربها، حتى إذا مل قال: إنی أعتذر إلیک، إنی لم أترکک إلا ملالة، فتقول: کذلک فعل الله بک

 

ابوبکر مى‌دید که کنیز مسلمان شده از بنو مومل از خاندان عدى بن کعب،‌ عمر او را کتک مى‌زد تا دست از اسلام بردارد و مسلمان بودن را ترک کند (چون عمر هنوز مشرک بود) آن قدر او را زد تا خسته شد، گفت: اگر تو را کتک نمى‌زنم براى این است که خسته شده‌ام، از این جهت مرا ببخش. کنیز در پاسخ گفت: بدان که خدا نیز این گونه با تو رفتار خواهد کرد

 

السیرة النبویة.ج2 ص161.ط دارالجیل

فضائل الصحابة(احمد بن حنبل).ج1 ص120.ط موسسة الرسالة

نهایة الارب فی فنون الادب.ج16 ص162.ط دارالکتب العلمیة

 

چرا عثمان از همسرش دفاع نکرد؟

 

طبری در تاریخش می نویسد:

 

وجاء سودان بن حمران لیضربه فانکبت علیه نائلة ابنة الفرافصة واتقت السیف بیدها فتعمدها ونفح أصابعها فأطن أصابع یدها وولت فغمز أوراکها وقال أنها لکبیرة العجیزة وضرب عثمان فقتله

 

سودان بن حمران آمد تا او را کتک بزند، نائله دختر فرافصه (زن عثمان) خود را بر روى او انداخت، سودان شمشیر را گرفت و انگشت او را قطع کرد و سپس دست به پشت (باسن) او زد و گفت: عجب پشت بزرگى دارد، سپس عثمان را زد و کشت

 

تاریخ طبری.ج2 ص676.ط دارالکتب العلمیة

 

ابن اثیر در "الکامل" می نویسد:

 

وجاء سودان لیضربه فأکبت علیه امرأته واتقت السیف بیدها فنفح أصابعها فأطن أصابع یدیها وولت فغمز أوراکها وقال أنها لکبیرة العجز وضرب عثمان فقتله

الکامل فی التاریخ.ج3 ص68.ط دارالکتب العلمیة

 

و ابن کثیر در "الدایة و النهایة" می نویسد:

 

ثم تقدم سودان بن حمران بالسیف فمانعته نائلة فقطع أصابعها فولت فضرب عجیزتها بیده وقال: أنها لکبیرة العجیزة. وضرب عثمان فقتله

البدایة و النهایة.ج7 ص188.ط مکتبة المعارف


چرا عثمان از زنش دفاع نکرد، مگر نه این که او مرد بود، غیرت داشت و باید از زنش دفاع مى‌کرد؟ پس چرا هیچ واکنشى از خود نشان نداد و حاضر شد که ببیند یاران رسول خدا(ص) به همسر او اهانت کرده و متعرض همسر او شوند؟


همچنین ترمزی در سننش می نویسد:


حدثنا سُفْیَانُ بن وَکِیعٍ حدثنا أبی وَیَحْیَى بن سَعِیدٍ عن إسماعیل بن أبی خَالِدٍ عن قَیْسِ بن أبی حَازِمٍ حدثنی أبو سَهْلَهَ قال قال عُثْمَانُ یوم الدَّارِ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قد عَهِدَ إلی عَهْدًا فَأَنَا صَابِرٌ علیه


ابوسهله، غلام عثمان، از عثمان در یوم الدار (روزی که عثمان در خانه اش محاصره شده بود) نقل می کند که عثمان گفت: (رسول خدا صلی الله علیه و آله) به من وصیتی کرده و عهد و پیمانی بسته که من بر آن وصیت صبر می کنم


صحیح سنن ابن ماجه.ج3 ص520.ط مکتبة المعارف


ناصرالدین البانی هم سند روایت را تصحیح کرده است:

صحیح


آیا مخالفین نسبت هایی که به امام امیرالمومنین علیه السلام می دهند به عثمان بن عفان نیز روا می دارند؟ چرا عثمان بن عفان در مقابل مهاجمان دست به شمشیر نبرد؟ سکوت عثمان  و عدم شمشیر کشیدن او در مقابل مهاجمان را چگونه توجیه می کنید؟ هرجوابی که مخالفین به سوال ما بدهند ما نیز همان جواب را در مورد حیدر کرار امام امیرالمومنین علیه السلام به انها خواهیم داد


چرا عمر از همسرش دفاع نکرده است؟

 

اهل سنت اصرار دارند که ام کلثوم دختر امیرالمومنین علیه السلام همسر عمر بوده است، اما مى‌بینیم که هنگامى که مغیرة بن شعبه اهانت زشتى به ام کلثوم کرده و او را با امّ‌جمیل، زنا کار مشهور عرب تشبیه و قیاس مى‌‌کند،‌ عمر هیچ عکس العملى از خود نشان نمى‌دهد

 

ابن خلکان در "وفیات الاعیان" می نویسد:

 

ثم إن أم جمیل وافقت عمر بن الخطاب رضی الله عنه بالموسم والمغیرة هناک فقال له عمر أتعرف هذه المرأة یا مغیرة قال نعم هذه أم کلثوم بنت علی فقال له عمر أتتجاهل علی والله ما أظن أبا بکرة کذب علیک وما رأیتک إلا خفت أن أرمى بحجارة من السماء

 

ام جمیل (کسى که سه نفر شهادت دادند مغیره با او زنا کرده است، و به خاطر امتناع شاهد چهارم از شهادت، از حد رهایى یافت) در حج، با عمر همراه شده و مغیره نیز در آن زمان در مکه بود. عمر به مغیره گفت: آیا این زن را مى‌شناسی؟ مغیره در پاسخ گفت: آرى این ام کلثوم دختر علی است! عمر گفت: آیا خودت را به بى خبرى مى‌زنى؟ قسم به خدا من گمان مى‌کنم که ابوبکرة‌ در باره تو دروغ نگفته است، و هر زمان که تو را مى‌بینم مى‌ترسم که از آسمان سنگى بر سر من فرود آید!

 

وفیات الأعیان و انباء أبناء الزمان.ج6 ص366.ط دارالثقافة

 

و ابوالفرج اصفهانی می نویسد:

 

حدثنا ابن عمار والجوهری قالا حدثنا عمر بن شبة قال حدثنا علی بن محمد عن یحیى بن زکریا عن مجالد عن الشعبی قال کانت أم جمیل بنت عمر التی رمی بها المغیرة بن شعبة بالکوفة تختلف إلى المغیرة فی حوائجها فیقضیها لها قال ووافقت عمر بالموسم والمغیرة هناک فقال له عمر أتعرف هذه قال نعم هذه أم کلثوم بنت علی فقال له عمر أتتجاهل علی والله ما أظن أبا بکرة کذب علیک وما رأیتک إلا خفت أن أرمى بحجارة من السماء

 

ام جمیل همان کسى است که مغیره را به زناى با او متهم کردند و در کوفه به نزد مغیره رفته و کارهاى او را انجام مى‌داد! این زن در زمان حج با مغیره و عمر همراه شد. عمر به مغیره گفت: آیا این زن را مى‌شناسى؟ پاسخ داد: آرى این ام کلثوم دختر علی است! عمر گفت‌: آیا در مقابل من خود را به بی‌خبرى مى‌زنی؟ قسم به خدا من گمان ندارم که ابوبکرة در باره تو دروغ گفته باشد! و تو را نمى‌بینم، مگر آنکه مى‌ترسم از آسمان سنگى بر سر من فرود آید

 

الآغانی.ج16 ص109.ط دارالفکر

 

زنا کردن مغیره با ام جمیل، مشهور و معروف و ام جمیل به بدکاره بودن شهره شهر و انگشت نماى عام و خاص بود. چرا هنگامى که مغیرة بن شعبه، دختر رسول خدا(ص) را با چنین زنى زناکارى مقایسه مى‌کند، خلیفه دوم او را مجازات نمى‌کند؟

هر پاسخی که اهل سنت برای این مطلب دادند ما نیز همان پاسخ را به آنان می دهیم

دفاع از ناموس، از مسائل فطرى و مشترک میان همه انسان‌ها است، اما روشن است که اگر کسى بداند که قصد دشمن از تعرض به ناموس وى این است که او را به واکنش وادار کنند تا به مقصود مهمتر و شوم‌ترى دست یابند، انسان عاقل، با تدبیر و مسلط بر نفس خویش، هرگز کارى نخواهد کرد که دشمن به مقصودش برسد

قصد مهاجمین به خانه وحى این بود که امیرالمونین علیه السلام را به واکنش وادار کنند و با استفاده از این فرصت، ثابت کنند که شخصى همانند امیرالمومنین علیه السلام براى رسیدن به حکومت دنیوى حاضر شد که افراد زیادى را از دم شمشیر بگذراند

و نیز اگر امیرالمومنین علیه السلام از خود واکنش نشان مى‌داد و با آن‌ها درگیر مى‌شد، ممکن بود که فاطمه زهرا سلام الله علیها در این درگیری‌ها کشته شود، سپس دشمنان شایع مى‌کردند که امیرالمومنین علیه السلام براى به دست آوردن حکومت دنیایى، همسرش را نیز فدا کرد و در حقیقت او بود که سبب کشتن همسرش شد



نظرات  (۲)

سلام.
بسیار صحیح و کامل بود.خدا قوت
پاسخ:
علیکم السلام.با تشکر از شما
،یک جوری هم ثابت میکردید که این حدیث ها صحیح هستند وضعیف نیستند
سلام/خدا اجرتان دهد/اما کاش سندهایی که آوردید 
پاسخ:
علیکم السلام
مطالب درج شده از مسلمات تاریخی هستند

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی